سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تحلیل موضوعات اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی

افزایش 400هزار نفری فقیران

در سال 86 پرداخت یارانه ها برای کالاهای اساسی به چهار هزار میلیارد تومان رسیده اما 10 درصد خانوارهای ایرانی کمتر از نیاز غذایی روزانه (2300 کالری)مصرف کرده اند

هفته نامه برنامه متعلق به معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی دولت(سازمان مدیریت و برنامه ریزی) گزارشی منتشر کرده که روشن می کند بر مبنای دو هزار کالری (خط فقر مطلق یا بقا)400 هزار نفر به جمعیت فقیر کشور در سال های 84 تا 86 اضافه شده است. این گزارش نشان می دهد جمعیت فقیر روستایی از 928 هزار نفر به یک میلیون نفر افزایش یافته است. وضعیت در شهرها نیز به سیاق جامعه روستایی است زیرا در سال 86 و در مقایسه با سال 84 حدود 350 هزار نفر به جمعیت فقیر اضافه شده است. این مطالعه که در سال 1387 به سفارش وزارت رفاه و تامین اجتماعی انجام شده، اعلام کرده شکاف درآمدی خانوارهای روستایی در سال 1384 از 226 هزارم به 243 هزارم افزایش یافته، یعنی وضع درآمدی دهک های فقیر نسبت به برخوردار بدتر شده است. در شهرها نیز همین داستان بوده و شکاف درآمدی بدتر شده به طوری که از 199 هزارم در سال 84 به 231 هزارم رسید. ارزیابی گزارش حاکی از آن است که در سال 1380 هر فرد در خانواده شهری برای تامین دو هزار کالری نیازمند 29 هزار تومان بود اما برای تامین همین میزان کالری در سال 1386باید 98 هزار تومان هزینه کند. بنا بر اطلاعات این گزارش در سال 1386 ، 9/4 درصد از جمعیت کشور فقیر هستند و از فقر رنج می برند. وضعیت تغذیه و مصرف خانوارهای ایرانی به گونه یی است که در 20 درصد خانوارهای ایرانی کم غذایی مزمن وجود دارد و 15 درصد کودکان دچار سوءتغذیه هستند. اما چرا چنین آمارهایی ارائه شده است؟ تمامی این آمارها ارائه شده تا نویسنده گزارش هفته نامه برنامه در آستانه حذف یارانه کالاهای اساسی بر ضرورت پرداخت یارانه ها برای کالای اساسی تاکید کند زیرا در شرایطی که دولت برای کالاهای اساسی یارانه پرداخت می کند وضعیت تغذیه چنین است وای به آن روزی که پرداخت یارانه متوقف شود. در سال 86 پرداخت یارانه ها برای کالاهای اساسی به چهار هزار میلیارد تومان رسیده اما10درصد خانوارهای ایرانی کمتر از نیاز غذایی روزانه (2300 کالری) مصرف کرده اند. البته آقای احمدی نژاد در سفر اخیر خود به خوزستان در اهواز نیز خبر جدیدی داد مبنی بر اینکه اگر قانون هدفمند کردن یارانه ها در یک ساز و کار روان اجرا شود در سه سال آینده بیکار یا فقیر در کشور نخواهیم داشت. بنابراین آنچه آقای احمدی نژاد درباره محو کردن سیمای فقر از کشور گفت و در پی آن گزارش های رسانه های حامی دولت از تحرک اقتصادی و جلسات فوق العاده هیات وزیران درباره تحول اقتصادی به اضافه سخنان شماری از مجلسیان و دولتیان که به نوعی از دولت حمایت می کنند، نشان از آن دارد که دولت دهم می خواهد اقتصادی سرزنده، شاداب و متحرک و کشوری بدون نشانه های فقر را تحویل رئیس دولت یازدهم دهد. صرف نظر از بحث های کارشناسانه این وعده بزرگ اقتصادی که برخی از آن به عنوان معجزه اقتصادی نام می برند و معتقدند اگر وعده رئیس جمهوری به مرحله عمل برسد به سبب اوضاع اقتصادی جامعه ایران که زمانی طولانی برای توسعه اقتصادی و آمادگی زیرساخت ها برای نجات از فقر نیازمند است، به یک معجزه شبیه خواهد بود.

و اما این اما و اگرها را همین روزها هم خود رئیس جمهوری، وزیران اقتصادی و حامیان مجلسی و دولتی و عادی وی به نوعی بیان می کنند. مثلاً آقای احمدی نژاد در اهواز وقتی از عدالت به عنوان ستون فقرات ساختن کشور نام برد، در پی آن گفت اگر قانون هدفمند کردن یارانه ها در یک ساز و کار روان اجرا شود ظرف سه سال آینده بیکار یا فقیر در کشور باقی نمی ماند. او گفت عدالت سخت ترین مرحله کار است چراکه وقتی صحبت از عدالت شد عده یی حاضر شدند دست در دست بیگانگان جلوی آن بایستند. سخن آقای احمدی نژاد به این معنا است که در سه سال آینده کسی در برابر حرکات دولت برای رسیدن به عدالت نایستد و همه چیز در اختیار دولت باشد تا بتواند وعده خود را اجرایی کند. او گفت دولت دو برنامه برای اجرای عدالت دارد که یکی از آنها هدفمند کردن یارانه ها و دیگری برنامه پنجم توسعه است و افزود درباره هدفمند کردن یارانه ها به نمایندگان مجلس گفتم، اگر این طرح بدون مانع و مشکل و در یک ساز و کار روان اجرا شود به شما تضمین می دهم ظرف سه سال آینده یک بیکار یا یک نفر فقیر در کشور نخواهیم داشت. تصور بر این است که آقای احمدی نژاد با توجه به ثروت کشور که بیشترین آن ناشی از درآمد هنگفت فروش نفت است عدالت را در زمینه درآمد افراد جامعه شدنی می داند و معتقد است اگر افرادی که بیشترین درآمد را از ثروت ملی کشور داشته اند، در آینده درآمد کمتری داشته باشند و کسانی که از این درآمد سهمی نبرده اند، صاحب سهم شوند عدالت اجرا می شود و کوشش او در همین زمینه متمرکز است و می کوشد ساز و کار اقتصادی دولت خود را بر زمینه عدالت ناشی از توزیع ثروت بنیان بگذارد که البته معتقد است مخالفان که همان صاحبان ثروت های هنگفت و کسانی هستند که به نوعی از ثروت ملی بیشترین تغذیه را می کنند، در برابر عمل او برای اجرای عدالت ایستاده اند و از هیچ کوششی برای جلو گرفتن از حرکت دولت خودداری نمی کنند و اگر جلوی آنان گرفته شود و کسان دیگری نیز که به دلایل مختلف با نحوه اجرای برنامه های اقتصادی دولت موافق نیستند موافقت کنند و عرصه آماده فعالیت شود به هدف که همان از بین رفتن بیکاران و فقیران است خواهد رسید. ملاحظه می شود که بزرگ ترین مشکل اجرای برنامه های دولت، همچون گذشته اما و اگرهایی است که اتفاقاً باید زمینه بحث کارشناسان امر قرار گیرد، چرا که جامعه ایران میل ندارد پس از سه سال، یعنی در پایان کار دولت دهم بشنود که دولت آماده اجرای عدالت که بزرگ ترین برنامه اش به شمار می رفت بود، اما کسانی در مجلس، بدنه وزارتخانه ها، در میان بخش خصوصی و حتی در میان جامعه نگذاشتند و اگر آنان می گذاشتند اینک وضع ما اینچنین نبود. همه می دانیم که اگر خدای ناکرده به چنین شرایطی برسیم وارد دوره یی از بحث های کشدار نظری خواهیم شد و اصل موضوع به فراموشی سپرده خواهد شد تا ببینیم چه هنگام حرکتی نو آغاز می شود و دولتی دیگر با شعاری دیگر می آید که اگر او نیز گرفتار دور تسلسل اما و اگر شود...