سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تحلیل موضوعات اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی

سخنان آیت اله خامنه ای در موافقت با موسوی

متن سخنان آیت ا.. خامنه ای در جلسه 199 علنی مجلس شورای اسلامی به این شرح است:

«راجع به آقای موسوی به قول آن گوینده راستگو که گفت «ما کنت احسب ان یعیر مثل ذات الاجمل» درباره همه خیال می‌کردیم انتقاد بشود، درباره مهندس موسوی من واقعاً تصور نمی‌کردم کسی زبان به انتقاد از ایشان باز کند. اولاً بنده ایشان را خیلی خوب می‌شناسم، از همه کسانی که نسبت به ایشان تعریف کرده‌اند یا انتقاد کرده‌اند بنده ایشان را بیشتر و بهتر و با مدت زمان بیشتری می‌شناسم. آن‌چه درباره ایشان از گرایش‌ها گفته شده است دروغ محض است و شاهد بر همه این‌ها روزنامه جمهوری اسلامی است.شما کدام ارگان مطبوعاتی را در این کشورسراغ دارید که از روز اول این انقلاب یعنی ازروز انتشارش که اندکی بعد از پیروزی انقلاب بوده تا این ساعت در خط مستقیمی که شما اسمش را خط امام می‌گذارید و درست هم هست حرکت کرده باشد و به این جامعه و به اندیشه‌ها و به ذهنیت عظیم این ملت خط داده باشد و به خصوص مقالاتی که خود ایشان نوشته است، شما ایشان را به مصدق‌گرایی متهم می‌کنید. این بزرگ‌ترین بهتانی است که شمابه ایشان می‌زنید. ایشان کسی است که خط ملی‌گرایی را به صورت یک تز، به صورت یک نظریه مطرح قابل قبول در این زمان، با قاطعیت و به طور مستدل در روزنامه رد کرد.این مقالات روزنامه است و بروید نگاه کنید. متهم می‌کنند ایشان را به علاقمندی وگرایش به فلان یا بهمان گروهک، کذب محض است این معنا، من با ایشان معاشرت نزدیک داشته‌ام. من ایشان را می‌شناسم، من از ذهنیت ایشان مطلعم و من شهادت می‌دهم امروز و روز قیامت که تمام این ادعاها دروغ است. و من واقعاً‌تصور نمی‌کردم که کسی راجع به آقای مهندس موسوی با این سابقه درخشان یک چنین مطلبی را بیان کند. البته باز هم حرف در این زمینه زیاد است که چون وقت کم است و من می‌خواهم بقیه را هم بگویم، این است که بحث نمی‌کنم.»

منبع: شرح مذاکرات علنی مجلس شورای
اسلامی(جلسه 199) در روزنامه رسمی شماره 10869 
   *  * 
*  *  *

آنچه تا به اینجای این نوشتار آمد، صرفاً یک بحث تاریخی بود. به هرحال در مقطع سال 1360 و هنگام طرح بحث اعطای یک پست حساس
به یک شخصیت سیاسی به نام «سید حسین موسوی»، دو چهره سیاسی فعال که اکنون در زمره شهدای انقلاب اسلامی هستند، با این اقدام به شدت مخالف بوده و یک چهره دیگر که اکنون رهبری نظام جمهوری اسلامی را برعهده دارد، به شدت موافق بوده و به هر حال
در این باره تصمیم گیری شده و جالب آن که هر4 بزرگوار عضو حزب جمهوری اسلامی بوده اند.

اما فارغ از این بحث تاریخی، یک نکته مهمتر آن است که آیا می توان با استناد به مخالفت یک شهید یا یک شخصیت خوشنام در مقطعی دیگر، نسخه های ابدی برای افراد پیچید و قضاوت قطعی درباره آنان کرد؟
شهید دکتر آیت از شخصیت های انقلابی و البته دارای مواضع سیاسی خاص و بعضا منحصر به فرد بود، اما آیا اظهار نظر آن بزرگوار
درباره یک شخصیت می تواند تنها ملاک قضاوت درباره فرد مذکور باشد؟
جالب آن که مدتی بعد فرد مذکور به نخست وزیری می رسد و در کوران حوادث جنگ و به رغم بسیاری مخالفت ها و فشارها، وی به صورت مداوم از حمایت امام خمینی (ره) بهره مند می شود.

نکته ای که در این مقطع می توان به آن توجه نمود، این است که در چنین مقاطعی و در فضاهای مه آلود چگونه باید قضاوت کرد؟
آیا صرفا باید از طریق اظهار نظر شخصیت های وجیه و خوشنام راه را پیدا کرد؟
در این صورت در تعارضات تکلیف چیست؟

راهکار ارائه شده از سوی ائمه اطهار (ع)و در راس آنان امیر مومنان علی(ع)، راه دیگری است.
این ماجرا را همه شنیده ایم که در کوران جنگ صفین که سپاه امیر مومنان (ع) در برابر سپاه معاویه صف آرایی کرده بود و ظاهرا هر دو نیز
مسلمان بودند، یکی از اصحاب علی (ع) در تشخیص حق به شک افتاده بود و این شک خود را خدمت حضرت عنوان کرد.
شاید پس از گذشت 1400 سال و ریخته شدن خون روشنگر امام حسین (ع) اکنون برای ما انتخاب بین علی(ع) و معاویه کاملا ساده و روشن باشد، اما همین واقعه نشان می دهد برای کسانی که در متن آن حادثه بودند، به دلیل غبارآلود بودن فضا، تشخیص حق از باطل دشوار بود.
اما نکته جالب پاسخ امام اول شیعیان بود، ایشان با وجود مقام امامت و وصایت بلافصل رسول خدا که با وحی الهی مشخص شده بود،
به جای آن که او را به پیروی از خود -که هم امام شیعیان و هم خلیفه مسلمین بود- فراخوانند، راهکاری دقیق تر به او آموخته و فرمودند: "اعرف الحق تعرف اهله" حق را بشناس تا اهل حق را بشناسی.
با این روش امیر المومنین نه تنها آن صحابی، بلکه پیروان خود را در پهنه تاریخ آگاه کردند که برای شناخت حق از باطل، باید به حق یا
همان اصول تردید ناپذیر اخلاقی و انسانی مراجعه کرد و آن زمان است که دیگر گمراهی به بار نخواهد آمد.

آیا ما نیز از این متد تصمیم‌گیری پیروی خواهیم کرد؟